پاسخ به اقای دکتر حیدری
بالاخره امروز از استانداری قزوین جواب شکوائیه ای را که قبل از عید تحویل داده بودم از طریق پست گرفتم.موضوع شکوائیه همان است که در اولین پست وبلاگ گذاشته ام و آن نامه ای است به رئیس خدمات درمانی کشور که رونوشتش را به استانداری قزوین داده بودم.من از ابتدای آبان ماه تعرفه ویزیت مطب را 50% کمتر کرده بودم که این امر ظاهرا به مذاق آقایان بیمه گر خوش نیامده و قرار داد مرا به صورت یکطرفه از تاریخ 1/10/1385 لغو کردند.باری رییس سازمان خدمات درمانی قزوین(آقای دکتر حیدری)در جوابیه من خطاب به استانداری قزوین تاب تحمل از کف داده وبد جوری بند را به آب داده اند.در ابتدای نامه فرموده اند که بنده از تاریخ 21/2/1377 با ان سازمان تا به اکنون قرار داد داشته ام ودر این مدت نیز به گواه گزارشات بازرسان آن سازمان از مطب من هیچ گونه مشکلی وجود نداشته است. بدون هیچ زمینه ای به ناگهان از ابتدای آبان ماه با افزایش تعداد برگه های تحویلی به آن سازمان مشکلات عدیده به شرحی که قلمی کرده اند ایجاد شده است.بند اول توضیح ایشان یک افترای واضح است که ایشان باید در دادگاه حاضر شوند و در خصوص آن یعنی دزدیدن برگه های بیمه درمانگاه فرهنگیان از طرف بنده و ارسال از طریق مطب پاسخگو باشند.در بند دوم هم ایراد به زعم ایشان تجویز غیر منطقی دارو در مورد یکی از بیماران من امده که علی رغم توضیحات بنده من متعجبم ایشان که ید طولایی در مراجعه به درب منازل بیمه شدگان دارند در این مورد این کار را نکردند و کماکان اصرار دارند که داروهای نوشته شده در نسخه آن بیمار به مصرفی به جز درمان بیماری صرع شدید بیمار که حتا با روزانه 9 عدد قرص والپروات سدیم نیز کنترل نمی شده رسیده است.در بند سوم هم ادعا کرده اند بنده به بیمارانم در درمانگاه فرهنگیان آدرس مطبم را داده ام که لابد در قاموس ایشان این عمل ذنب لایغفر بوده و مستوجب مجازات از طرف سازمان مطبوعشان می باشد.در بند چهارم هم ادعا کرده اند که در مورد مطابقت مشخصات بیمار با دفترچه همراهش کاهلی کرده ام اما نگفته اند کدام بیمار؟ و چرا تا این زمان این گناه ما در هیچ یک از نامه های سازمان نبوده و چرا به تازگی کشف شده است؟انچه که جالب است و به نظر من قسمت اصلی نامه و ما فی الضمیر این اقای دکتر را نشان میدهد انجاست که این ارسال شکوائیه من به ادارت مربوط را با عنوان توهین آمیز نامه پراکنی های عدیده بیان کرده که باعث از کف رفتن شکیبایی ایشان و همکارانشان شده که حتا تهدید به شکایت بردن به دادگاه را کرده اند.باید به ایشان گفت که شما در این زمینه خودتان به عنوان شاکی و قاضی یکطرفه به نفع خودتان وبا عنوان به مسمای حفظ و صیانت از اموال بیت المال رای صادر کرده و به اجرا دراورده اید و دیگر نیازی به مراجعه به قانون و دادگاه ندارید.لابد در تفکرات ایشان بیمه شدگان آن سازمان که از طبقه محروم و حقوق بگیر هستند جزو مردم به حساب نمی آیند که اینچنین از حقوق انان برای تسویه حساب شخصی با بنده کمترین میگذرند و اصلا رفاه حال انان برای آقای مدیر کل محلی از اعراب ندارد بلکه آنچه که مهم است پیروزی بر یک پزشک عمومی است که تنها جرمش تخفیف 50% در تعرفه ویزیتش حهت رفاه حال محرومان است و اینکه برای به کرسی نشاندن نظرشان استفاده از هر وسیله ای حتا افترا موجه و بایسته است.ایشان در قسمتهای مختلف جوابیه شان از عنوان شورایی موسوم به شورای هماهنگی سازمانهای بیمه گر استان قزوین نام برده اند که بنده را هم برای حل مشکل به آن شورا حواله داده اند.البته من هم همان کار را کردم ولی نتیجه ای نداشت.البته امید داشتن از شورایی که اعضایش یعنی نمایندگان سازمان تامین اجتماعی و خدمات درمانی نیروهای مسلح و کمیته امداد و سازمان خدمات درمانی گاه به تلویح وگاه به صراحت برقرار شدن مجدد قرار دادهایشان را با بنده مشروط به حل مشکل با آقای دکتر حیدری اظهار می دارند نمی تواند چندان عاقلانه و منطقی باشد.ولی با این وجود بنده درخواست تجدید نظر دادم ولی مثمر ثمر واقع نشد.برای من مفهوم نشد که تصمیمات این شورا بر اساس رای گیری است یا چیز دیگر.چون اگر بر اساس رای گیری بود قاعدتا نظر یک عضو از چهار عضو نمی توانست تا این حد کارا باشد به گونه ای که کل تصمیمات شورا را وتو نماید.البته باید بگویم کم نیستند پزشکانی که مشکلاتی نظیر من دارند ولی به لحاظ پاره ای ملاحظات که لابد برایشان مهم بوده از بازگویی آنها ابا دارند.ولی من به هیچ وجه به کتمان و پنهانکاری اعتقادی نداشته بلکه به عکس برای پیشگیری از تکرار این امور غیر قانونی و خودسرانه برای دیگر همکاران حد اقل کار بیان واقعیات است.برای اطلاع دوستان تصویر پاسخنامه آقای دکتر حیدری به استانداری قزوین را در این قسمت گذاشته ام.
